برچسب : نویسنده : jaryan70 بازدید : 99 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 1:51
یهو میل عجیبی به پیشرفت پیدا کردم .از این حس قند تو دلم آب شد. دلم یکی رو خواست که براش همه ی زوایای این میل عمیق رو توضیح بدم و اون هم با ذوق تشویقم کنه.
برباد رفته، از یاد رفته...
برچسب : نویسنده : jaryan70 بازدید : 108 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 1:51
خیلی دلگیر بودم اما خواستم که خوب خداحافظی کنم با دوستم که بره شهرشون و من چند روزی بیشتر بمونم. دوستانه ترین کاری که تونستم بکنم این بود که موهاش رو با کش موهام ببندم که بعدش صورتشو ببوسم و تمام.
بعد از ظهر بهم پیام داد فاطمه خیلی دوستت دارم می دونی که.اما باز نکردم پیامشو.شاید هیچ وقت باز نکنم.
پ.ن:تو خوابگاهی که هستم، غیر از من و یکی دو نفر دیگه هیچ کس نیست.درست همین حالا نشستم و با یه حس فرح بخشی با صدای بلند گریه می کنم. از این حجم تنهایی تو این تهران بزرگ خیلی دلم گرفته.
برباد رفته، از یاد رفته...برچسب : نویسنده : jaryan70 بازدید : 100 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 1:51
برچسب : نویسنده : jaryan70 بازدید : 102 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 1:51
سلام بر کسانی که بیهوده دوستشان داشتم...
محمود درویش
برباد رفته، از یاد رفته...برچسب : نویسنده : jaryan70 بازدید : 88 تاريخ : جمعه 2 اسفند 1398 ساعت: 1:51